از منصور حکمت:
وقتى راجع به مذهب و بخصوص اسلام در اين دوره صحبت ميکنيم بايد يادمان باشد که اين پديدهاى است که ميشود نشان داد مايه مشقت و سختى براى بشر است، مايه اختناق و بى حرمتى است، مايه تحقير انسانهاست. در نتيجه ما با يک بليّه و مسالهاى روبروييم که بايد آن را تخفيف بدهيم. همانطور که شما مثلا اعتياد به مواد مخدر را فقط امر شخصى آدمها نميدانيد و ميخواهيد سعى کنيد که اعتياد اصلا از بين برود، حتى اگر آدمها اجازه هم داشته باشند مواد مخدر مصرف کنند، هنوز اين را کافى نميدانيم و معتقديم بايد کارى کنيم که اين عادت از سر مردم بيفتد. راجع مذهب هم همينطور است. مذهب هم پديدهاى است که هر چند شخص آزاد است هر باورى راجع به هر چيز داشته باشد، باور داشتن به اين مجموعه فکرى و سياسى و مدنى که اسمش مذهب و مذهب اسلام است، باعث بدبختى مردم شده و در نتيجه مثل هر بليّه ديگرى با آن مبارزه ميکنيد. نفس واگذار کردن آن به امر خصوصى مردم به نظر من کافى نيست. يعنى بايد جامعه کارى بکند که اسلام بربيفتد. ساده بگويم، بايد کارى کنيم که اسلام آزادانه و داوطلبانه توسط خود مردم بربيفتد. مردم ديگر اسيرش نباشند، مردم ديگر تحت تأثيرش نباشد و بخاطرش سرکوب نشوند، مشقت نکشند و در خرافه دست و پا نزنند. اين چه راهى دارد؟ آموزش و پرورش. يک دولت آزاد که حقايق سياسى، اجتماعى، مدنى، تاريخى، بیولوژیکی، فيزيکى و طبيعى را به شهروندانش تعليم ميدهد. قانونهاى مدنى که از مردم در مقابل دستاندازى بنگاههاى مذهبى و صنعت مذهب حفاظت ميکند. مذهب را بايد به نظر من مثل صنعت دخانيات ديد. همانطور که هر کس مختار است سيگار بکشد، شما قوانينى را وضع ميکنيد که شرکتهاى دخانيات از اعتياد مردم سوء استفاده نکنند و بيش از حد باعث بيمارىشان نشوند و دستِ بازى در به اعتياد کشاندن بچهها و نوجوانان نداشته باشند و. در مورد مذهب هم همين قوانين بايد باشد. قوانينى بايد وجود داشته باشد که اجازه ندهد که صنعت مذهب که براى خودش دکّانى است، زندگى مردم را خراب کند. در طول يک نسل ميشود کارى کرد که يک جامعه آزاد بوجود بيايد که مذهب را مثل مالاريا، مثل اعتياد به مواد مخدر ريشهکن کرده باشد.
درباره این سایت